ماجراهای من و آقای کپی رایتر 3

ماجراهای من و آقای کپی رایتر اپیزود سوم

ماجراهای من و آقای کپی رایتر 3

 ماجراهای من و آقای کپی رایتر

اپیزود سوم

 

من آمده‌ام وای وای من آمده‌ام با ماجراهای جدید آقای کپی رایتر

خب دیگه کافیه، یکم جدی باشیم. فقط خواستم خیلی ظریف اشاره کنم که کپی رایترها آدم‌های خشکی نیستند و در کار واقعی از هنر هم بهره برده‌اند. در چند مقاله قبل تا اینجا گفتیم که اصلا کپی رایت چیست و به چه معناست. حال در این مقاله تشریح می‌کنیم که کپی رایتر کیست و چه می‌کند.

اول از همه باید به این موضوع اشاره کنم که کپی رایتینگ فقط و فقط یک کار هنری نیست. به تحقیق، بررسی، یادگیری فنون بازاریابی، احاطه به علم روانشناسی و آگاهی به دانش روز دنیا نیز نیاز دارد. حال می‌خواهم کمی از کپی رایترها برایتان بگویم و کارهایی که انجام می‌دهند.

 

کپی رایتر و وظایفش

این واژه در تعریفی جامع و تخصصی به فردی اطلاق می‌شود که توانایی نویسندگی دارد و آن را با علم فروش و بازاریابی تلفیق می‌کند. در نهایت نیز با ادغام این مهارت‌ها متون تبلیغاتی مورد نظر را تولید می‌کند. این نوشته‌های تبلیغاتی قابلیت این را دارند که در مکان‌های مختلف مانند بیلبوردهای تبلیغاتی سطح شهر، تلویزیون، پوسترها تبلیغاتی، مجلات و روزنامه‌ها منتشر شده و نمایش داده شوند. حال اگر نویسنده ما حیطه فعالیت اینترنت باشد به راحتی می‌تواند در شبکه‌ها اجتماعی و وب ‌سایت‌ها فعالیت کند. تبلیغات آماده کند و آن‌ها را منتشر کند. البته نکته جالبی که باید به آن اشاره کرد این است که این هنرمندان واقعا هنرمند می‌توانند خیلی نامحسوس و کاملا حرفه‌ای تاثیرات کمپین‌های تبلیغات اینترنتی را بطور آشکاری افزایش دهند.

 

ژانر کپی رایترها چیست؟

شاید ژانر وحشت! تعجب نکنید، دلیل دارم. دلیل آن این است که نویسنده بیچاره مدام در این فکر است که: مخاطب با خواندن این متن چه فکری می‌کند؟ چه عکس العملی دارد؟ په تحلیلی در مغزش رخ خواهد داد؟ خوشش خواهد آمد؟ روزنامه‌وار آن را مطالعه می‌کند یا با دقت؟ و خیل عظیمی از این دست افکار که باور کنید یا نه ضربان قلب کپی رایتر بیچاره را به بالای 100 خواهدرساند.

عملکرد یک نویسنده صرفا به نوشتن رپورتاژ خلاصه نمی‌شود. یک کپی رایتر هرجا که به نوشتن متنی زیبا، درست و تاثیرگذار نیاز باشد، حضور می‌یابد و با پنجه‌های طلایی که دارد مانند یک رهبر ارکستر کلمات را رهبری می‌کند. در مقابل چشمان متحیر شماست که بدترین و اسفناک‌ترین حالت‌ها به مدینه فاضله‌ای تبدیل می‌شوند. نظیر آن هیچ کجا یافت نشده و یافت می‌نشود!!!

نمیدانم چرا یادم افتاد چه نقش کلیدی آن فرشته لباس آبی در کارتن سیندرلا که کدو تنبل را به کالسکه‌ای مجلل و زیبا تبدیل کرد.

برای نوشتن یک کتاب متفاوت، برای نوشتن یک سخنرانی تاثیرگذار و میخکوب کننده باید از یک کپی رایتر کمک بگیرید. این کپی رایتر است که اگر هزار متن در مورد یک موضوع نگارش شده باشد، می‌تواند با قلم گویای خود، باز هم در میان تکرارها و کلیشه‌ها معجزه کند. کپی رایتر مهارتی دارد تلفیق شده از دانش و هنر. هنر ارتباط درست با مخاطب را باید از یک کپی رایتر آموخت. او در گوشه گوشه متن و مطلب خود به مخاطب توجه می‌کند. در لحظه لحظه معنا و مفهومی که از او درک می‌کنید، مخاطب نقشی کلیدی دارد.

این یعنی کپی رایتر و هنر نامتناهی او.

 

 

 

 

 

 

 

 

اشتراک گذاری پست

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.